۲۶۰ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۳۳۰

همه عالم حجاب حضرت اوست
روح اعظم نقاب حضرت اوست

قطب عالم که مظهر عشق است
سایهٔ آفتاب حضرت اوست

عقل کل نفس کل بر عارف
یک دو حرف از کتاب حضرت اوست

می خمخانهٔ حدوث و قدم
بخشش بی حساب حضرت اوست

دل ما سوخت آتش عشقش
خوش دلی کو کباب حضرت اوست

راز خود خواستم که گویم باز
فکر من از خطاب حضرت اوست

در خرابات عشق سید ما
رند مست خراب حضرت اوست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۲۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۳۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.