هوش مصنوعی: این متن عرفانی و عاشقانه بیانگر دیدگاه شاعر درباره عشق و وحدت وجود است. شاعر می‌گوید جهان را با نور معشوق می‌بیند و همه چیز را جلوه‌ای از او می‌داند. او عشق را سرمست و فراتر از عقل توصیف می‌کند و بر یگانگی عاشق و معشوق تأکید دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در متن برای درک و تجربه نیاز به بلوغ فکری دارد. همچنین استعاره‌ها و نمادهای به کار رفته ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد.

غزل شمارهٔ ۳۴۳

چشم ما روشن به نور روی اوست
لاجرم عالم به چشم ما نکوست

دیده ام آئینهٔ گیتی نما
عاشق و معشوق با هم روبروست

هر خیالی را که دیده نقش بست
دوست می دارم که می بینم به دوست

عشق سرمست است و فارغ از همه
عقل مخمور است و هم درگفتگو است

این عجب بنگر که آن مطلوب ما
طالبست و روز و شب در جستجوست

غیر اگر دیگر نمی آید به چشم
هرچه می بینیم میگوئیم اوست

سید و بنده به نزد ما یکی است
تا نپنداری که این رشته دوتوست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۴۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۴۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.