هوش مصنوعی:
این متن عرفانی از نعمتالله ولی، شاعر و عارف ایرانی، سرشار از مضامین عشق الهی، وحدت وجود، و توصیههای اخلاقی است. شاعر مخاطب را به جستجوی حقیقت در همه چیز، دیدار با یار (معشوق الهی)، پاکدلی، و رهایی از تعلقات دنیوی دعوت میکند. همچنین، بر وحدت وجود و یکیدیدن همه چیز در پرتو عشق الهی تأکید دارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی نیاز دارد. همچنین، برخی اصطلاحات و استعارههای بهکاررفته ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامفهوم باشد.
غزل شمارهٔ ۳۴۲
همه را از همه بجوی ای دوست
هر که بینی خوشی بگو ای دوست
یار و اغیار را اگر یابی
از همه بوی او ببو ای دوست
آینه پاک دار خوش بنگر
جان و جانانه روبرو ای دوست
غسل کن از جنابت هستی
که چنین است شست و شو ای دوست
خم و خمخانه را به دست آور
چه کنی جام یا سبو ای دوست
هرچه از دوست می رسد ما را
بد نباشد بُود نکو ای دوست
نزد ما موج و بحر هر دو یکی است
از همه عین ما بجو ای دوست
هر چه در کاینات می بینی
همچو ما یک به یک ببو ای دوست
نعمت الله نور چشم من است
دیده ام نور او به او ای دوست
هر که بینی خوشی بگو ای دوست
یار و اغیار را اگر یابی
از همه بوی او ببو ای دوست
آینه پاک دار خوش بنگر
جان و جانانه روبرو ای دوست
غسل کن از جنابت هستی
که چنین است شست و شو ای دوست
خم و خمخانه را به دست آور
چه کنی جام یا سبو ای دوست
هرچه از دوست می رسد ما را
بد نباشد بُود نکو ای دوست
نزد ما موج و بحر هر دو یکی است
از همه عین ما بجو ای دوست
هر چه در کاینات می بینی
همچو ما یک به یک ببو ای دوست
نعمت الله نور چشم من است
دیده ام نور او به او ای دوست
وزن: مفعول مفاعلن مفاعیلن (هزج مسدس اخرب مقبوض)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۴۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۴۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.