هوش مصنوعی: این متن به توصیف ماهیت بی‌قرار و پرتلاطم عشق می‌پردازد و بیان می‌کند که عشق مانند دریایی بی‌پایان است که هیچ آرامشی در آن یافت نمی‌شود. عشق به عنوان نوری در چشم توصیف شده که تنها توسط بینندگان حقیقی قابل درک است. همچنین، متن تأکید می‌کند که تنها از طریق عشق می‌توان به حقیقت عشق پی برد و هیچ کس جز خود عشق نمی‌تواند از حال آن خبر دهد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی درباره عشق است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه دارد.

غزل شمارهٔ ۳۶۸

عشق را خود قرار پیدا نیست
دو نفس حضرتش به یک جا نیست

همچو دریا مدام در موج است
این چنین بحر هیچ دریا نیست

عین عشقیم لاجرم شب و روز
صبر و آرام در دل ما نیست

نور چشم است و در نظر پیداست
دیده ای کان ندید بینا نیست

بیقراری عشق شورانگیز
در غم هست و نیست گویا نیست

عشق را هم ز عشق باید جست
خبر از حال او جز او را نیست

ذوق سید ز نعمت الله جو
وصف او حد گفتن ما نیست
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۶۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۶۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.