هوش مصنوعی: شاعر در این متن از ناتوانی خود در بیان رازهایش به یارش می‌گوید و بیان می‌کند که دلش هشیارانه با یارش سخن می‌گوید، اما زبانش در برابر دیگران بسته می‌شود. او از ترس و نگرانی خود از این وضعیت می‌گوید و اینکه دلش نمی‌تواند از یارش صبر کند، چه رازش را بگوید و چه نگوید.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و احساسی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی عاطفی دارد. همچنین، استفاده از زبان شعر کلاسیک ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر چالش‌برانگیز باشد.

غزل شمارهٔ ۲۰۱۴

رازْ چون با من نگوید یارِ من
بَند گردد پیشِ او گفتارِ من

عُذر می‌گوید که یعنی خامُشَم
با تو می‌گوید دلِ هشیارِ من

با کسی دیگر، زبان گردد همه
سِرِّ خود می‌گوید و اسرارِ من

در گُمان اُفْتَد دِلَم زین واقعه
این دلِ تَرسانِ بَدپِنْدارِ من

گَر بگوید، وَرْ نگوید رازِ من
دل ندارد صَبر از دِلْدارِ من
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۰۱۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۰۱۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.