هوش مصنوعی: این متن عرفانی از نعمت‌الله ولی، شاعر و عارف ایرانی، است که به موضوع عشق الهی، رابطه عاشق و معشوق، و رهایی از عقل در برابر عشق می‌پردازد. در این اشعار، عشق به عنوان نیرویی والا و سرمست‌کننده توصیف شده که جان آدمی را صیقل می‌دهد و او را به بهشت جاودان رهنمون می‌سازد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد. همچنین، درک کامل این متن نیاز به آشنایی با ادبیات عرفانی و اصطلاحات خاص آن دارد که معمولاً در سنین بالاتر حاصل می‌شود.

غزل شمارهٔ ۴۶۶

آب چشم ما به هر سو رو نهاد
روی خود بر روی ما نیکو نهاد

جان به عاشق می‌ دهد معشوق ما
این چنین رسم نکویی او نهاد

پیر ما بزم خوش مستانه‌ ای
گر نظر داری ببین تا چون نهاد

عشق سرمست است و می‌گوید سخن
گفتگوی عقل را یک سو نهاد

جان ما آئینه گیتی‌ نما است
ساده ‌دل با دوست رو بر رو نهاد

خوش بهشت جاودان دارد چو ما
هر که با خاک درش پهلو نهاد

نعمت‌الله را به عالم عرضه کرد
در دل عشاق جست و جو نهاد
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۶۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۶۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.