هوش مصنوعی:
این متن به بیان رحمت و بخشش الهی میپردازد که درهای گنجینههای معنوی را به روی بندگان نیازمند میگشاید. با استفاده از استعارههایی مانند گشودن درها، برداشتن برقع، و حل مشکلات، شاعر از لطف و عنایت خداوند سخن میگوید که جان بنده را از بند عالم مادی رها میکند.
رده سنی:
15+
متن دارای مفاهیم عرفانی و استعارههای پیچیده است که درک آن برای کودکان دشوار خواهد بود. همچنین، مضامین مذهبی و فلسفی آن برای مخاطبان با درک بالاتر مناسبتر است.
غزل شمارهٔ ۴۷۵
در رحمت خدا به ما بگشود
این چنین در خدا به ما بگشود
در گنجینهٔ حدوث و قدم
به گدایان بینوا بگشود
نقد گنجینه را به ما بنمود
چشم ما را به عین ما بگشود
در به بیگانگان اگر در بست
همه درها به آشنا بگشود
گر در صومعه ببست چه شد
در میخانه حالیا بگشود
برقع کاینات را برداشت
این معمای ما به ما بگشود
مشکلاتی که بود حلوا کرد
چشم ما را به آن لقا بگشود
جان ما بود بستهٔ عالم
کرمی کرد و بنده را بگشود
این عنایت نگر که سید ما
در به این بندهٔ گدا بگشود
این چنین در خدا به ما بگشود
در گنجینهٔ حدوث و قدم
به گدایان بینوا بگشود
نقد گنجینه را به ما بنمود
چشم ما را به عین ما بگشود
در به بیگانگان اگر در بست
همه درها به آشنا بگشود
گر در صومعه ببست چه شد
در میخانه حالیا بگشود
برقع کاینات را برداشت
این معمای ما به ما بگشود
مشکلاتی که بود حلوا کرد
چشم ما را به آن لقا بگشود
جان ما بود بستهٔ عالم
کرمی کرد و بنده را بگشود
این عنایت نگر که سید ما
در به این بندهٔ گدا بگشود
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۷۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۷۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.