هوش مصنوعی:
این متن عرفانی از نعمت الله بیانگر عشق و مستی معنوی است. شاعر اشاره میکند که تنها کسانی که مانند او در دریای عشق غرق شدهاند، اسرار ذوق او را درک میکنند. او عشق را به عنوان یک حقیقت یکتا در دو عالم توصیف میکند و از مستی و خرابی در مجلس عشق سخن میگوید. همچنین، به میل دل به سوی مأوای حقیقی و طلب بلا به عنوان بلایی خوش از سوی معشوق اشاره دارد. در پایان، شاعر از نور روی معشوق و سرمستی رندانه خود سخن میگوید.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عرفانی و پیچیدهای است که برای درک عمیقتر آن، خواننده نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با مفاهیم عرفانی دارد. همچنین، استفاده از استعارههایی مانند مستی و خرابی ممکن است برای سنین پایینتر نامناسب یا گمراهکننده باشد.
غزل شمارهٔ ۴۸۱
هر که چون ما غرقهٔ دریا بود
واقف اسرار ذوق ما بود
در دو عالم هر که آن یک را شناخت
عارف یکتای بی همتا بود
مجلس عشقست و ما مست و خراب
صحبت رندان ما اینجا بود
دل به میخانه کشد عیبش مکن
میل دل دایم سوی مأوا بود
مبتلائیم و بلا را طالبیم
چون بلای خوش از آن بالا بود
چشم ما روشن به نور روی او است
این چنین چشم خوشی بینا بود
نعمت الله رند و سرمستی خوش است
گرچه با تنها بود تنها بود
واقف اسرار ذوق ما بود
در دو عالم هر که آن یک را شناخت
عارف یکتای بی همتا بود
مجلس عشقست و ما مست و خراب
صحبت رندان ما اینجا بود
دل به میخانه کشد عیبش مکن
میل دل دایم سوی مأوا بود
مبتلائیم و بلا را طالبیم
چون بلای خوش از آن بالا بود
چشم ما روشن به نور روی او است
این چنین چشم خوشی بینا بود
نعمت الله رند و سرمستی خوش است
گرچه با تنها بود تنها بود
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۸۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۸۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.