هوش مصنوعی: این متن عرفانی و معنوی، درباره عشق به معشوق الهی و رسیدن به کمال از طریق بندگی است. شاعر بیان می‌کند که عشق به معشوق حقیقی، باعث روشنایی دل و عقل می‌شود و هر کس به این دریای عشق بپیوندد، به مقام والایی می‌رسد. همچنین، حل مشکلات زندگی در مجلس عارفان ممکن است و گنج معنوی تنها با عرفان و دل ویران به دست می‌آید.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای سنین پایین دشوار می‌باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای عرفانی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۵۲۴

هرکه باشد بندهٔ او درجهان سلطان شود
خوش بود جانی که مقبول چنان جانان شود

روی او در دیدهٔ ما آفتاب روشن است
این چنین نوری کجا از چشم ما پنهان شود

هرچه آید در نظر نقش خیال او بود
لاجرم در حسن خوبان عقل ما حیران شود

ما ز دریائیم و با ما هر که بنشیند دمی
گر چه باشد قطره ای در بحر ما عمان شود

مشکل حل است و حل مشکلات عالمست
حل این مشکل تو را در مجلس رندان شود

گنج معنی هر که می خواهد بیاید همچو ما
عارفانه ساکن کنج دل ویران شود

نعمت الله حاصل عمر حیاتست ای عزیز
خوش بود گر حاصل عمر عزیزت آن شود
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۲۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۲۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.