هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی است که به مفاهیمی مانند فنا، بقا، عشق الهی، و رندی در مسیر معنوی می‌پردازد. شاعر از مفاهیمی مانند میخانه، خرابات، رندان، و صوفی برای بیان تجربیات عرفانی استفاده می‌کند. در نهایت، اشاره می‌کند که عشق و بندگی به «سید» (شاید اشاره به معشوق الهی یا امام) باعث ارتقای روحانی و رسیدن به مقام شه‌ها می‌شود.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌هایی مانند میخانه و خرابات ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر بدون راهنمایی مناسب گمراه‌کننده باشد.

غزل شمارهٔ ۵۴۷

سلطان سراپردهٔ میخانه کجا شد
از مجلس رندان خرابات کجا شد

معنیش هم اینجاست اگر صورت او رفت
پنهان ز نظر گشت نگوئی که فنا شد

هر رند که در کوی خرابات درآمد
از دار فنا آمد و با دار بقا شد

ما جام حبابیم و پر از آب حیاتیم
سیراب شود هر که چو ما همدم ما شد

سلطان سراپردهٔ میخانه عالم
از ذوق گدایان خرابات گدا شد

صوفی به صفا دُردی دردش چو بنوشد
این درد بود صافی و آن درد دوا شد

یاری که چو ما بندگی سید ما کرد
هرچند گدا بود شه هر دو سرا شد
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۴۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۴۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.