هوش مصنوعی: این متن عرفانی و شاعرانه بیانگر عشق و وابستگی عمیق به معشوق (که می‌تواند خداوند یا معشوق زمینی باشد) است. شاعر از میخانه به عنوان جایگاه خود یاد می‌کند و بیان می‌کند که هیچ پادشاهی یا ولایتی بدون عشق ارزش ندارد. او عشق را منبع جاودانگی می‌داند و تأکید می‌کند که جز معشوق، هیچ چیز دیگری ارزش سپردن جان را ندارد. در نهایت، او به وحدانیت خداوند اشاره می‌کند و نوای بی‌نوای خود را تنها در انعام الهی می‌یابد.
رده سنی: 16+ محتوا دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای سنین پایین قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به میخانه و مفاهیم مرتبط با آن ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر مناسب نباشد.

غزل شمارهٔ ۵۵۷

به جز میخانه جای ما نباشد
هوائی چون هوای ما نباشد

بیا دُردی دردش نوش میکن
که خوشتر زین دوای ما نباشد

نیابد پادشاهی یا ولایت
اگر سلطان گدای ما نباشد

بقای جاودان داریم از عشق
غم ما از فنای ما نباشد

به صدق دل به جانان جان سپردیم
به غیر او جزای ما نباشد

خدای هر دو عالم جز یکی نیست
یکی دیگر خدای ما نباشد

به جز انعام عام نعمت الله
نوای بی نوای ما نباشد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۵۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۵۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.