هوش مصنوعی:
این متن به ستایش از عشق الهی و مستی معنوی میپردازد. شاعر از داشتن چنین شاهی (خدا) در عالم افتخار میکند و خود را در خرابات عشق، سرمست و غرق در محبت الهی میداند. او از خوان نعمت خداوند بهره میبرد و محبوبش را خدا میداند، نه دیگران.
رده سنی:
16+
محتوا دارای مفاهیم عرفانی و معنوی عمیق است که درک آن برای سنین پایین ممکن است دشوار باشد. همچنین استفاده از استعارههایی مانند 'مستی' و 'خرابات' نیاز به بلوغ فکری دارد.
غزل شمارهٔ ۵۶۲
به یمن دولت وصلش جهان در حکم ما باشد
چنین شاهی که ما داریم در عالم که را باشد
خراباتست و ما سرمست و ساقی جام می بر دست
چنین بزمی ملوکانه نمی دانم کجا باشد
اگر درد دلی داری بیا و نوش کن جامی
که جام دُرد درد او به از صاف دوا باشد
چنان مستغرق عشقم که خود از وی نمی دانم
در این دریا به هر سوئی که بینم عین ما باشد
محب غیر کی باشم چو یار نعمت اللهم
کجا با خلق پردازم چو محبوبم خدا باشد
چنین شاهی که ما داریم در عالم که را باشد
خراباتست و ما سرمست و ساقی جام می بر دست
چنین بزمی ملوکانه نمی دانم کجا باشد
اگر درد دلی داری بیا و نوش کن جامی
که جام دُرد درد او به از صاف دوا باشد
چنان مستغرق عشقم که خود از وی نمی دانم
در این دریا به هر سوئی که بینم عین ما باشد
محب غیر کی باشم چو یار نعمت اللهم
کجا با خلق پردازم چو محبوبم خدا باشد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۶۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۶۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.