هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی است که از مفاهیمی مانند عشق، دل، عرفان، و سفر روحانی سخن میگوید. شاعر از مخاطب میخواهد تا با نگاهی عمیق به درون خود، از تعلقات دنیوی رها شود و به حقیقت وجودی خود پی ببرد. در این مسیر، عشق به عنوان نیرویی محرک و متحولکننده توصیف شده است.
رده سنی:
18+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند رهایی از تعلقات دنیوی و سفر روحانی ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار یا نامفهوم باشد.
غزل شمارهٔ ۲۰۳۱
ای مَحْوِ راه گشته، از مَحْو هم سَفَر کُن
چَشمی زِ دلْ برآوَر، در عینِ دلْ نَظَر کُن
دلْ آیِنهست چینی، با دلْ چو هم نشینی
صد تیغ اگر بِبینی، هم دیده را سِپَر کُن
دانم که بَرشِکَستی، تو مَحْوِ دل شُدَستی
در عینِ نیستْ هستی، یک حَملهٔ دِگَر کُن
تا بِشْکَنی شکاری، پَهْلویِ چَشمهساری
ای شیرِ بیشهٔ دل، چَنگالْ در جِگَر کُن
چون شُد گِرو گِلیمی، بَهرِ دُرِ یَتیمی
با فِتْنهٔ عَظیمی تو دستْ در کَمَر کُن
ماییم ذَرّه ذَرّه، در آفتابْ غِرّه
از ذَرّه خاکْ بِسْتان، در دیدهٔ قَمَر کُن
از ما نمانْد برجا جان، از جُنون و سودا
ای پادشاهِ بینا ما را زِ خود خَبَر کُن
در عالَمِ مُنَقَّش، ای عشقِ هَمچو آتش
هر نَقْش را به خود کَش، وَزْ خویشْ جانِوَر کُن
ای شاهِ هر چه مَردند، رِنْدان سَلام کردند
مَستَند و میْ نخوردند، آن سو یکی گُذَر کُن
سیمُرغِ قاف خیزد، در عشقِ شَمسِ تبریز
آن پَرِّ هست بَرکَن، وَزْ عشقْ بال و پَر کُن
چَشمی زِ دلْ برآوَر، در عینِ دلْ نَظَر کُن
دلْ آیِنهست چینی، با دلْ چو هم نشینی
صد تیغ اگر بِبینی، هم دیده را سِپَر کُن
دانم که بَرشِکَستی، تو مَحْوِ دل شُدَستی
در عینِ نیستْ هستی، یک حَملهٔ دِگَر کُن
تا بِشْکَنی شکاری، پَهْلویِ چَشمهساری
ای شیرِ بیشهٔ دل، چَنگالْ در جِگَر کُن
چون شُد گِرو گِلیمی، بَهرِ دُرِ یَتیمی
با فِتْنهٔ عَظیمی تو دستْ در کَمَر کُن
ماییم ذَرّه ذَرّه، در آفتابْ غِرّه
از ذَرّه خاکْ بِسْتان، در دیدهٔ قَمَر کُن
از ما نمانْد برجا جان، از جُنون و سودا
ای پادشاهِ بینا ما را زِ خود خَبَر کُن
در عالَمِ مُنَقَّش، ای عشقِ هَمچو آتش
هر نَقْش را به خود کَش، وَزْ خویشْ جانِوَر کُن
ای شاهِ هر چه مَردند، رِنْدان سَلام کردند
مَستَند و میْ نخوردند، آن سو یکی گُذَر کُن
سیمُرغِ قاف خیزد، در عشقِ شَمسِ تبریز
آن پَرِّ هست بَرکَن، وَزْ عشقْ بال و پَر کُن
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۰۳۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۰۳۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.