هوش مصنوعی:
این متن عرفانی به موضوع عشق الهی و وحدت وجود میپردازد. شاعر از دلهایی سخن میگوید که در عشق به معشوق الهی میتپند و از دنیای مادی گذر میکنند. مفاهیمی مانند فنا در خدا، وحدت دل و دلبر، حیرت عقل در برابر عشق، و ظهور معشوق در وجود انسان مورد اشاره قرار گرفتهاند.
رده سنی:
16+
متن حاوی مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آنها به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی نیاز دارد. همچنین برخی از استعارهها و مفاهیم ممکن است برای خوانندگان جوانتر پیچیده باشد.
غزل شمارهٔ ۵۹۵
دل چو دم از عشق دلبر می زند
پشت پا بر بحر و بر برمی زند
در خرابات فنا جام بقاء
شادی ساقی کوثر می زند
عشق می گوید دل و دلبر یکی است
عقل حیران دست بر سر می زند
دل به جان نقش خیالش می کشد
مهر مهرش نیک بر زر می زند
از دل خود دلبر خود را طلب
کو دم از الله اکبر می زند
گرچه گم شد یوسف گل پیرهن
از گریبان تو سر بر می زند
نعمت الله جان سپاری می کند
خیمه بر صحرای محشر می زند
پشت پا بر بحر و بر برمی زند
در خرابات فنا جام بقاء
شادی ساقی کوثر می زند
عشق می گوید دل و دلبر یکی است
عقل حیران دست بر سر می زند
دل به جان نقش خیالش می کشد
مهر مهرش نیک بر زر می زند
از دل خود دلبر خود را طلب
کو دم از الله اکبر می زند
گرچه گم شد یوسف گل پیرهن
از گریبان تو سر بر می زند
نعمت الله جان سپاری می کند
خیمه بر صحرای محشر می زند
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۹۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۹۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.