۲۷۲ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۵۹۷

عاشقی کز عشق او دم می زند
پشت پا بر هر دو عالم می زند

هر که او شیدای زلف و روی اوست
کفر و ایمان هر دو بر هم می زند

مطرب عشاق ساز ما نواخت
گه نوای زیر و گه بم می زند

از دل ما جو مسمای وجود
کو نفس از اسم اعظم می زند

نعمت الله عالم معنی دل است
از ادب والله اعلم می زند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۹۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۹۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.