۲۶۱ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۶۰۵

معنی یکی و صورت او در ظهور صد
چه جای او که صورت او هست بی عدد

آئینه بی شمار و نماینده اش یکی
باشد صفات بی حد و ذاتش بود احد

کحال حاذقی طلب ای عقل بوالفضول
تا چشم روشن تو کند پاک از رمد

محتاج ماست عالم و ما بی نیاز از او
با غیرش احتیاج کجا باشد آن صمد

ما چون نبییم و همدم نائی لطف او
هر دم دمی جدید درین نی همی دمد

در دام ما درآید و دانه خورد ز ما
مرغی کز آشیانه توحید بر پرد

سید که میر مجلس مستان عالم است
با ما حریف باشد از این جام می خورد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۰۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۰۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.