هوش مصنوعی: این متن به عشق و دوستی الهی و ارتباط عارف با معشوق ازلی می‌پردازد. شاعر بیان می‌کند که عاشق عمر خود را در خیال معشوق می‌گذراند و جهان را همچون نقشی می‌بیند که معشوق می‌آفریند. همچنین، اشاره می‌کند که محبت الهی همچون بارانی رحمت همیشه بر دل‌های شکسته می‌بارد و عشق حقیقی در یک‌تایی و وحدت معنا می‌یابد.
رده سنی: 15+ متن دارای مفاهیم عرفانی و انتزاعی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۶۳۳

یاری که خیال دوست دارد
عمری به خیال می گذارد

عالم چه بود به نزد عارف
نقشی که نگار می نگارد

هر دم نقشی برد ز عالم
در دم نقشی دگر برآرد

در آینه چون کند نگاهی
لطفش جامی به او سپارد

مائیم و دل شکسته چون دوست
پیوسته شکسته دوست دارد

بحری است که آب رحمت او
بر ما شب و روز نیک بارد

چون اصل عدد یکی است سید
آن یک به هزار می شمارد
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۳۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۳۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.