۲۴۰ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۶۸۱

ساقی ما به ما کرم فرمود
در میخانه را به ما بگشود

جام گیتی نما به دور آورد
می میخانه را به ما پیمود

گر یکی ور هزار جام گرفت
وجه خاصی به هر یکی بنمود

آتش عشق او بسوخت مرا
خوش بود آتشی چنین بی دود

در مقامی که جسم و جان نبود
بود و نابود خود نخواهد بود

این چنین گفته های مستانه
در جهان خود که گفت یا که شنود

نفسی باش همدم سید
تا بیابی ازین نفس مقصود
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۸۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۸۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.