هوش مصنوعی: در این متن، شاعر از لطف و بخشش ساقی (معشوق یا خداوند) سخن می‌گوید که جامی از شراب عشق به انسان‌ها می‌دهد و تمثال جمال خود را در آن نشان می‌دهد. عشق پنهانی را آشکار می‌سازد و از انسان می‌خواهد که جان خود را فدا کند. عدل و بخشش او بی‌نظیر است و در نهایت، لطف و کرمش را به بندگانش ارزانی می‌دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای سنین پایین دشوار می‌باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌هایی مانند 'شراب' و 'عشق' ممکن است نیاز به توضیح بیشتری برای مخاطبان جوان‌تر داشته باشد.

غزل شمارهٔ ۷۳۰

ساقی جامی به این و آن داد
خمخانه به دست عاشقان داد

در جام جهان نما نظر کرد
تمثال جمال خود به آن داد

راهی که نشان آن نه پیداست
عشقش پنهان به ما نشان داد

با دل گفتند جان فدا کن
از غایت ذوق جان روان داد

هر داد که خواستیم از وی
عدلش دادی به ما چنان داد

در کتم عدم وجود بخشید
چیزی به از این نمی توان داد

لطفش به کرم عنایتی کرد
سید خود را به بندگان داد
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۲۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۳۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.