هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از حضور ساقی و مینوشی سخن میگوید. او از زیبایی و جذابیت ساقی، مستی و شادی ناشی از مینوشی، و همچنین از پشیمانی نکردن از گناهان گذشته صحبت میکند. در نهایت، شاعر از حضور نعمتالله و رندی در چنین مجلسی ابراز خوشحالی میکند.
رده سنی:
18+
متن شامل مفاهیمی مانند مینوشی و مستی است که برای مخاطبان زیر 18 سال مناسب نیست. همچنین، برخی مضامین عرفانی و عاشقانه آن ممکن است برای نوجوانان قابل درک نباشد.
غزل شمارهٔ ۷۵۶
مستانه ساقی از در در آمد
از دولت او کارم بر آمد
جان گرامی کردم فدایش
عمر عزیزم خوش بر سر آمد
خورشید حسنش خوش بر سر آمد
سرو روانش چون در بر آمد
استغفرالله از توبه کردن
بود آن گناهی از من گر آمد
از مجلس ما زاهد روان شد
ساقی سرمست از در درآمد
مستانه جامی پر می به من داد
صد بارم از جان آن خوشتر آمد
چون نعمت الله رندی حریفی
وقتی چنین خوش ، خوش درخور آمد
از دولت او کارم بر آمد
جان گرامی کردم فدایش
عمر عزیزم خوش بر سر آمد
خورشید حسنش خوش بر سر آمد
سرو روانش چون در بر آمد
استغفرالله از توبه کردن
بود آن گناهی از من گر آمد
از مجلس ما زاهد روان شد
ساقی سرمست از در درآمد
مستانه جامی پر می به من داد
صد بارم از جان آن خوشتر آمد
چون نعمت الله رندی حریفی
وقتی چنین خوش ، خوش درخور آمد
وزن: مستفعلن فع مستفعلن فع (متقارب مثمن اثلم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۵۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۵۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.