۲۳۷ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۷۷۲

در جهنم خراب می گردد
دیده ها پر ز آب می گردد

آن همه تخت و ملک را بگذاشت
این زمان در سراب می گردد

همچو سر گشته ای به گرما در
روز و شب در عذاب می گردد

سخت مخمور ماند میر قمر
همچنان بی شراب می گردد

رند مستی که یار سید ماست
نیک مست خراب می گردد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۷۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۷۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.