۲۴۰ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۷۷۹

به علی رغم عدو باز زدم جامی چند
توبه بشکستم و وارستم از این خامی چند

منم و رندی و خاصان سراپردهٔ عشق
فارغ از سرزنش عام کالانعامی چند

فرصت از دست مده زلف نگاری به کف آر
می خور و وقت غنیمت شمر ایامی چند

کنج میخانه مرا خلوت خاص است مدام
زاهد و گوشهٔ محراب و دو سه عامی چند

نوبهار است و گل اروجه میت نیست بیا
برو از پیر خرابات بکن وامی چند

در مغان از لب جام و لب یار ای ساقی
به مراد دل خود یافته ام کامی چند

سید ار راه روی ، جز ره میخانه مرو
بشنو از من که در این راه زدم گامی چند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۷۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۸۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.