هوش مصنوعی:
این متن به قدرت معجزهآسا و تأثیر معنوی یک شخصیت مقدس (احتمالاً پیامبر یا امام) اشاره دارد که با دم خود مردگان را زنده میکند و نور وجودش باعث درخشش دیگران میشود. همچنین به تأثیر وجود او بر طبیعت و انسانها پرداخته و از بیخبری و نادانی برخی افراد سخن میگوید.
رده سنی:
15+
متن دارای مفاهیم عرفانی و مذهبی عمیق است که درک آن نیاز به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی دارد. همچنین استفاده از استعارهها و نمادهای پیچیده ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.
غزل شمارهٔ ۷۸۷
کشتگان از دم او زنده شدند
همچو ما زندهٔ پاینده شدند
ز آفتاب نظر روشن او
ماه رویان همه تابنده شدند
بنده را بندهٔ او می خوانند
زان همه بندهٔ این بنده شدند
به هوای لب او غنچهٔ گل
لب گشاده همه در خنده شدند
بی خبر غیبت ما می کردند
آمدند منصف شرمنده شدند
کور چشمان که ندیدند او را
از نظر رانده و افکنده شدند
از دم سید عیسی دم ما
ترک و تاجیک بسی زنده شدند
همچو ما زندهٔ پاینده شدند
ز آفتاب نظر روشن او
ماه رویان همه تابنده شدند
بنده را بندهٔ او می خوانند
زان همه بندهٔ این بنده شدند
به هوای لب او غنچهٔ گل
لب گشاده همه در خنده شدند
بی خبر غیبت ما می کردند
آمدند منصف شرمنده شدند
کور چشمان که ندیدند او را
از نظر رانده و افکنده شدند
از دم سید عیسی دم ما
ترک و تاجیک بسی زنده شدند
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۸۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۸۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.