هوش مصنوعی: این متن به توصیف فضایی عرفانی و عاشقانه می‌پردازد که در آن از نمادهایی مانند آفتاب، مه، گل، و باده استفاده شده است. شاعر از حالات روحانی، عشق، و مستی معنوی سخن می‌گوید و به وحدت عاشق و معشوق و فضای خرابات فنا اشاره می‌کند. در پایان، از نعمت‌الله و اولیا نیز یاد شده است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و استعاری است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی اشارات به مستی و خرابات ممکن است نیاز به بلوغ فکری برای تفسیر صحیح داشته باشد.

غزل شمارهٔ ۷۸۶

آفتابی را به مه بنموده اند
خم می در ساغری پیموده اند

این عجب بنگر که پنهان گشته اند
آفتابی را به گل اندوده اند

مجلس مستانه ای بنهاده اند
بر همه رندان دری بگشوده اند

باده نوشان در خرابات فنا
فارغ از عالم خوش و آسوده اند

تا خیالش می نماید رو به خواب
بی خیالش یک دمی نغنوده اند

عاشق و معشوق ما با همدگر
هر کجا بودند با هم بوده اند

در ولایت حاکمی اولیا
نعمت الله را عطا فرموده اند
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۸۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۸۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.