هوش مصنوعی:
این شعر عرفانی از نعمتالله دربارهٔ ماهیت عشق الهی و رابطهٔ عاشق و معشوق سخن میگوید. عشق به عنوان جوهرهٔ وجود عاشقان و نور روشنگر جهان توصیف میشود، هرچند از دید مردم پنهان است. شاعر به بینشانی در عین یافتن اشاره میکند و از وحدت در کثرت (آینههای متعدد بازتابندهٔ یک حقیقت) سخن میگوید. همچنین، از مستی معنوی و عرفان شرابآلود در کوی مغان یاد میکند و در پایان، خود را گوهرفشان در سخن معرفی مینماید.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و استعارههای پیچیدهٔ مورد استفاده در شعر (مانند «مستی»، «کوی مغان»، وحدت وجود) برای درک کامل، نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی دارد. نوجوانان زیر 16 سال ممکن است در فهم لایههای معنایی شعر با دشواری روبهرو شوند.
غزل شمارهٔ ۸۰۹
عشق جان عاشقان است ای پسر
عشق جانان ، جان جان است ای پسر
چشم عالم روشن است از نور او
گر چه از مردم نهان است ای پسر
ما نشان در بینشانی یافتیم
این نشان بینشان است ای پسر
هر که بینی دامن او را بگیر
حضرت او جو که آن است ای پسر
بر در میخانه مست افتادهایم
جای ما کوی مغان است ای پسر
او یکی و آینه دارد هزار
در همه بر ما عیان است ای پسر
نعمت الله دُرّ دریای دل است
در سخن گوهرفشان است ای پسر
عشق جانان ، جان جان است ای پسر
چشم عالم روشن است از نور او
گر چه از مردم نهان است ای پسر
ما نشان در بینشانی یافتیم
این نشان بینشان است ای پسر
هر که بینی دامن او را بگیر
حضرت او جو که آن است ای پسر
بر در میخانه مست افتادهایم
جای ما کوی مغان است ای پسر
او یکی و آینه دارد هزار
در همه بر ما عیان است ای پسر
نعمت الله دُرّ دریای دل است
در سخن گوهرفشان است ای پسر
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۰۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۱۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.