۲۹۴ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۸۱۲

نور چشم با به چشم ما نگر
عین ما در جو و در دریا نگر

در همه پیدا و پنهان از همه
نور آن پنهان و این پیدا نگر

یک وجود است و هزارش اعتبار
آن یکی در هر یکی یکتا نگر

ذات او چون با صفت اسمی بود
یک حقیقت در بسی اسما نگر

وحدت و کثرت به همدیگر ببین
مظهری در مظهر اسما نگر

ساغر می نوش کن شادی ما
حل سرمستان و ذوق ما نگر

نعمت الله در نظر آئینه ایست
گر نظر داری بیا ما را نگر
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۱۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۱۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.