۲۴۹ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۸۲۷

هر چه بینی به نور او بنگر
روی او را به او نکو بنگر

مجمع بیدلان اگر جوئی
زلف او گیر و مو به مو بنگر

صفت ما و ذات ما گم شد
صفت او و ذات او بنگر

نظری کن به آب دیدهٔ ما
قطره و بحر و موج و جو بنگر

می خمخانه را خوشی می نوش
جام می بین و هم سبو بنگر

روی خود را در آینه بنما
جان و جانانه روبرو بنگر

نعمت الله به ذوق می بینی
دیگران را به گفتگو بنگر
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۲۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۲۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.