هوش مصنوعی:
متن بالا دعوتی است برای نگریستن به عشق و نور الهی، درخواست برای رهایی از دردها و دیدن زیباییهای معنوی. شاعر از مخاطب میخواهد تا چشم دل بگشاید، به انسانیت بنگرد و خود را بخشی از این رابطهٔ عاشقانه بداند. همچنین، تأکید بر دیدن حقیقت در آینهٔ دل و درک جمال معنوی دارد.
رده سنی:
15+
متن دارای مضامین عرفانی و عاشقانهٔ عمیق است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و عاطفی دارد. همچنین، برخی مفاهیم مانند «چشم دل گشودن» یا «جمال معنوی» برای کودکان قابل درک نیست.
غزل شمارهٔ ۸۲۸
بیا به دیدهٔ ما روی یار ما بنگر
بیا به نور خدا پرتوی خدا بنگر
بیا و دُردی دردش ز دست ما برکش
بیا به درد دل و آن گهی دوا بنگر
نظر ز غیر فروبند و چشم دل بگشا
به مردمی نظری کن خوشی بیا بنگر
بیا بیا که تو بیگانه نیستی از ما
به آشنائی ما رو در آشنا بنگر
توئی و وعدهٔ فردا و روی او دیدن
ببین به چشم من امروز حالیا بنگر
اگر تو آینهٔ دل زدوده ای به صفا
نگاه کن تو در آئینه و مرا بنگر
چو سید ار تو ندیدی جمال او به یقین
بیا به دیدهٔ ما در جمال ما بنگر
بیا به نور خدا پرتوی خدا بنگر
بیا و دُردی دردش ز دست ما برکش
بیا به درد دل و آن گهی دوا بنگر
نظر ز غیر فروبند و چشم دل بگشا
به مردمی نظری کن خوشی بیا بنگر
بیا بیا که تو بیگانه نیستی از ما
به آشنائی ما رو در آشنا بنگر
توئی و وعدهٔ فردا و روی او دیدن
ببین به چشم من امروز حالیا بنگر
اگر تو آینهٔ دل زدوده ای به صفا
نگاه کن تو در آئینه و مرا بنگر
چو سید ار تو ندیدی جمال او به یقین
بیا به دیدهٔ ما در جمال ما بنگر
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۲۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۲۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.