هوش مصنوعی: این متن عرفانی به موضوع عشق به عنوان جوهرهٔ هستی و نیروی حیات‌بخش می‌پردازد. عشق در این شعر به عنوان نور دیدگان مردم، جان عالم و آفتابی که در هر ذره نمایان است توصیف شده است. شاعر تأکید می‌کند که عشق فراتر از وحدت و کثرت است و نیاز به شرح و بیان ندارد. در پایان، شاعر خود و مخاطب را عاشق و معشوق عشق می‌خواند و از حالتی مستانه و عرفانی سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، درک کامل این متن نیاز به آشنایی با ادبیات عرفانی و فلسفی دارد که معمولاً در سنین بالاتر حاصل می‌شود.

غزل شمارهٔ ۸۳۶

عشق جان عاشقان است ای پسر
عشق جانان ، جان جان است ای پسر

عشق نور دیدهٔ مردم بود
گرچه از مردم نهان است ای پسر

عشق جان است و همه عالم بدن
همچو جان در تن روانست ای پسر

آفتاب عشق و در هر ذره ای
می توان دیدن عیان است ای پسر

عین عشق از وحدت و کثرت غنی است
فارغ از شرح و بیان است ای پسر

عاشق و معشوق عشقیم ای عزیز
گر چنین دانی چنان است ای پسر

نعمت الله مست و جام می به دست
ساقی بزم مغان است ای پسر
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۳۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۳۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.