هوش مصنوعی: این متن عرفانی به دنبال بیان وحدت حقیقت در کثرت ظاهری جهان است. شاعر تأکید می‌کند که حقیقت واحد در تمامی حقایق متجلی است و همه چیز بازتابی از آن یک حقیقت است. با ذکر مثال‌هایی مانند زر و تنگه‌های زر، آفتاب و آینه، مفهوم وحدت در عین کثرت را شرح می‌دهد. در پایان، مخاطب را به گذر از غفلت و نوشیدن بادهٔ معرفت دعوت می‌کند.
رده سنی: 18+ محتوا دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن به بلوغ فکری و آشنایی با مبانی عرفان اسلامی نیاز دارد. همچنین استفاده از استعاره‌هایی مانند 'باده خور' ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر بدون راهنمایی مناسب گمراه‌کننده باشد.

غزل شمارهٔ ۸۴۹

یک حقیقت هست ما را در نظر
این حقیقت در حقایق می نگر

هم حقیقت هم حقایق آن توئی
با خود آ گر زانکه هستی با خبر

اصل و فرع عالمی ای نور چشم
حق طلب فرما و از خود درگذر

چون یکی اندر یکی باشد یکی
آن یکی در عین اعیان می نگر

زر یکی و تنگهٔ زر بی شمار
یک حقیقت صورتش بی حد و مر

آفتابی تافته بر آینه
گشته پیدا فتنهٔ دور قمر

بگذر از مخموری ای جان عزیز
نعمت الله جوی وان گه باده خور
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۴۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۵۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.