هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و صوفیانه است که به موضوعاتی مانند سرمستی، عشق، رندی و مستی می‌پردازد. شاعر خود را خراباتی، رند و عاشق معرفی می‌کند و از عاقلان می‌خواهد که از سر او بگذرند. او از ساقی می‌خواهد که جامی پر از می برایش بیاورد و سپس آن را خالی ببرد. این شعر حالتی از بی‌خودی و مستی را توصیف می‌کند و اشاره می‌کند که کسی که حق را در دل دارد، از خلق دلتنگ نمی‌شود. در پایان، شاعر با نام «نعمت الله» و با حالتی مست و با جام می در دست، عمری را در پای خم به سر می‌برد.
رده سنی: 18+ این متن به موضوعاتی مانند مستی و شراب اشاره دارد که ممکن است برای مخاطبان زیر 18 سال مناسب نباشد. همچنین، مفاهیم عرفانی و صوفیانه آن ممکن است برای کودکان و نوجوانان قابل درک نباشد.

غزل شمارهٔ ۸۵۰

یک نظر در چشم سرمستی نگر
تا ببینی نور دیده در نظر

ما خراباتی و رند و عاشقیم
عاقلانه از سر ما در گذر

ایکه می پرسی ز ما و حال ما
مستم و از خود نمی دارم خبر

از کرم لطفی کن ای ساقی به ما
جام پر می آور و خالی ببر

حالت رندی و سرمستی ما
شهرتی خوش یافته در بحر و بر

در دل آن کس که حق گنجیده است
کی شود از خلق دلتنگ ای پسر

نعمت الله مست و جام می به دست
می برد در پای خم عمری به سر
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۴۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۵۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.