هوش مصنوعی: این متن یک غزل عرفانی است که در آن شاعر از زیبایی و جذابیت معشوق سخن می‌گوید و از او می‌خواهد که در جمع حاضر شود و با حضور خود، روح و نور به جمع ببخشد. شاعر همچنین به مفاهیم عرفانی مانند فنا در عشق و رهایی از خود اشاره می‌کند و از شنونده می‌خواهد که از اندیشه‌های بیهوده دست بردارد و به حال حاضر توجه کند.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و مفاهیم پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه دارد که معمولاً در سنین بالاتر حاصل می‌شود.

غزل شمارهٔ ۲۰۶۰

یک غَزَل آغاز کُن، بر صِفَتِ حاضران
ای رُخِ تو هَمچو شمع، خیز دَرآ در میان

نور دِهْ آن شمع را، روحْ دِهْ این جَمع را
از دو رُخِ همچو شمع، وَزْ قَدَحِ هَمچو جان

سویِ قَدَح دست کُن، ما همه را مَست کُن
زان که کسی خوش نشُد، تا نشُد از خود نَهان

چون شُدی از خود نَهان، زود گُریز از جهان
رویْ تو واپَسْ مَکُن جانِبِ خود، هان و هان

این سُخَنِ هَمچو تیر، راست کَشَش سویِ گوش
تا نکَشی سویِ گوشْ کِی بِجَهَد از کَمان؟

بس کُن از اندیشه بَسْ، کو گُوَدَت هر نَفَس
کی عَجَب آن را چه شُد؟ اَه چه کُنم؟ کو فُلان؟
وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۰۵۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۰۶۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.