هوش مصنوعی:
متن بالا یک شعر عرفانی است که از خواننده میخواهد دل و جان را به معشوق (خدا یا جانان) بسپارد و با خوشی زندگی کند. شاعر تأکید میکند که همه چیز امانت اوست و باید با عشق و آرامش به زندگی نگاه کرد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عرفانی و فلسفی این شعر ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابلدرک نباشد. همچنین، اشارههای غیرمستقیم به مفاهیمی مانند تسلیم و عشق الهی نیازمند سطحی از بلوغ فکری است.
غزل شمارهٔ ۹۲۶
دل به دلبر گذار و خوش می باش
جان به جانان سپار و خوش می باش
نقش رویش که نور چشم من است
بنظر می نگار و خوش می باش
باش با جام می دمی همدم
نفسی خوش بر آر و خوش می باش
هر چه داری همه امانت اوست
جمله با او سپار و خوش می باش
چو همه اوست غیر او خود نیست
همه را دوست دار و خوش می باش
تنگهٔ زر یکی و تنگه بسی
تنگ ها زر شمار و خوش می باش
یار جانی نعمت الله شو
باش با یار ، یار و خوش می باش
جان به جانان سپار و خوش می باش
نقش رویش که نور چشم من است
بنظر می نگار و خوش می باش
باش با جام می دمی همدم
نفسی خوش بر آر و خوش می باش
هر چه داری همه امانت اوست
جمله با او سپار و خوش می باش
چو همه اوست غیر او خود نیست
همه را دوست دار و خوش می باش
تنگهٔ زر یکی و تنگه بسی
تنگ ها زر شمار و خوش می باش
یار جانی نعمت الله شو
باش با یار ، یار و خوش می باش
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۹۲۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۹۲۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.