۲۶۱ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۹۳۲

زر بپاش و خواجهٔ زر پاش باش
سر بنه بر پاش و خاکپاش باش

زهد بگذار و به میخانه خرام
در خرابات مغان قلاش باش

لذتی از عمر اگر خواهی برو
همنشین زندگی اوباش باش

روز امروزت غنیمت می شمر
دی گذشت آسوده از فرداش باش

گر بیابی سید هر دو سرا
ناظر آن دیدهٔ بیناش باش
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۹۳۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۹۳۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.