هوش مصنوعی: این متن عرفانی از مولانا یا شاعری صوفی‌مسلک است که از مفاهیمی مانند عشق، رهایی، درد و درمان، و وحدت وجود سخن می‌گوید. شاعر با استفاده از استعاره‌هایی مانند موج و دریا، جام و می، و چوگان، به بیان حقایق عرفانی می‌پردازد و مخاطب را به رهایی از تعلقات و همراهی با رندان دعوت می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان کم‌سن‌وسال دشوار است. همچنین، برخی استعاره‌ها و اصطلاحات به‌کاررفته نیاز به دانش ادبی و عرفانی پایه دارد.

غزل شمارهٔ ۹۵۰

هفت هیکل به ذوق می خوانش
معنی یک به یک همی دانش

سخنی عارفانه می گویم
از لب دُرفشان خندانش

سر بینداز بر سر میدان
همچو گوئی به پیش چوگانش

هر خیالی که نقش او دارد
نور چشمم به دیده بنشانش

موج و دریا به نزد ما آب است
جام و می را حباب می خوانش

دردمندی که درد دل دارد
دُرد درد دل است درمانش

باش همراه سید رندان
در طریقی که نیست پایانش
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۹۴۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۹۵۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.