۲۴۶ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۹۷۱

نور چشم است و مردم دیده
در نظر دائماً نشانندش

روح محض است از سرش تا پا
یک به یک بوسه واستانندش

نقش غیری خیال اگر بندم
آب چشمم ز دیده رانندش

عاشقانی که سیدم بینند
در تحیر که تا چه خوانندش
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۹۷۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۹۷۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.