۲۷۰ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۹۸۲

در آینهٔ وجود مطلق
خود بینم و خودنمایم الحق

مائیم حباب و آب دریا
هم جام شراب و بحر و زورق

او معشوقست و عاشق ما
از عشق شدیم هر دو مشتق

مستیم و خراب در خرابات
ایمن ز مقیدیم و مطلق

یک جرعه ز دُرد درد ساقی
بهتر ز هزار جام رادق

ما بلبل سرخوشیم و گلشن
از نالهٔ ما گرفت رونق

هر قول که گفت نعمت الله
گفتند جهانیان که صدق
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۹۸۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۹۸۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.