هوش مصنوعی: شاعر در این متن به توصیف عشق و احساسات خود نسبت به معشوق می‌پردازد. او از نواختن چنگ و ساختن نواها سخن می‌گوید و خود را همچون چنگی در دست معشوق می‌بیند. عشق او را به نمک در آب یا جمال حسن تشبیه می‌کند و از شور و هیجان عشق در دل خود می‌گوید. در نهایت، او از قبول عشق معشوق و فداکاری جان خود سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و احساسی است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه دارد.

غزل شمارهٔ ۱۰۴۳

عشق او هر ساعتی بنوازدم
هر نفس سازی دگر می سازدم

گوئیا من چنگم اندر چنگ او
گه زند گاهی خوشی بنوازدم

تا ز ما شوری در اندازد به ما
چون نمک در آب خوش بگذاردم

چون جمال حسن عشق آمد پدید
صورت و معنی به هم بطرازدم

روز و شب در عرصهٔ میدان دل
توسن عشقش روان می تازدم

کار دل بالاتر از بالا شود
گرد می با کار دل پردازدم

جان سید شد قبول عشق او
مقبلانه جان از آن میبازدم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۰۴۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۰۴۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.