۲۴۳ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۰۵۴

خوش خیالی را به خوبی دیده ام
حضرت عالیجنابی دیده ام

دیده ام آئینهٔ گیتی نما
آفتابی مه نقابی دیده ام

هفت دریا در نظر آورده ام
از محیطش یک حبابی دیده ام

دیده ام روشن به نور روی اوست
آن چنان نوری در آبی دیده ام

غیر او دیگر نیاید در نظر
هر چه دیدم بی حجابی دیده ام

صورت و معنی عالم یافتم
جسم و جان ، جام و شرابی دیده ام

در خرابات مغان گشتم بسی
سید مست خرابی دیده ام
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۰۵۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۰۵۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.