هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از عشق، مستی، و رازهای درونی خود با یاران و مستان سخن میگوید. او خود را عاشق سرمست و همدم با رندان توصیف میکند و از احساسات عمیق و شورانگیز خود در قالب تشبیهاتی مانند بلبل سودازده یاد میکند. همچنین، به دنبال گنج حقیقی در دل ویرانههاست و از ذوق و مستی در گفتار خود لذت میبرد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عرفانی و شاعرانهای مانند عشق، مستی، و رازهای درونی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد. همچنین، اشاره به شراب و مستی نیاز به درک بالاتری از مفاهیم ادبی و نمادین دارد.
غزل شمارهٔ ۱۰۶۴
حالی است مرا با می و مستان که چه گویم
رازیست میان من و رندان که چه گویم
بزمیست ملوکانه و ساقی که چه پرسی
من عاشق سرمست حریفان که چه گویم
چون بلبل سودازده در مجلس عاشق
آورده ام این صورت بستان که چه گویم
هر نقش خیالی که مرا در نظر آید
گویم که بگوئید به جانان که چه گویم
از روز ازل عاشق مستم چه توان کرد
باشم ابدا مست بدان سان که چه گویم
خود خوشتر ازین قول که گفتم نتوان گفت
ذوقیست در این گفتل مستان که چه گویم
گنج ار طلبی کنج دل سید ما جو
نقدیست درین گوشهٔ ویران که چه گویم
رازیست میان من و رندان که چه گویم
بزمیست ملوکانه و ساقی که چه پرسی
من عاشق سرمست حریفان که چه گویم
چون بلبل سودازده در مجلس عاشق
آورده ام این صورت بستان که چه گویم
هر نقش خیالی که مرا در نظر آید
گویم که بگوئید به جانان که چه گویم
از روز ازل عاشق مستم چه توان کرد
باشم ابدا مست بدان سان که چه گویم
خود خوشتر ازین قول که گفتم نتوان گفت
ذوقیست در این گفتل مستان که چه گویم
گنج ار طلبی کنج دل سید ما جو
نقدیست درین گوشهٔ ویران که چه گویم
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۰۶۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۰۶۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.