هوش مصنوعی: این متن بیانگر حالت مستی و عشق است که شاعر در آن از خود و احساساتش سخن می‌گوید. او خود را مطلوب و طالب می‌داند، از می و میخانه یاد می‌کند و به یار و صحبت با او اشاره دارد. همچنین، شاعر از خودستایی و بازتاب حسن خود در آینه سخن می‌گوید و از خیال غیر و نقش بر آب نیز یاد می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عرفانی و شاعرانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، اشاره به مستی و می‌نوشی ممکن است برای گروه‌های سنی پایین‌تر مناسب نباشد.

غزل شمارهٔ ۱۰۷۱

اگر گویم که نیکویم مکن عیبم که من اویم
چنان مستم که از مستی نمی دانم چه می گویم

منم مطلوب و هم طالب که خود از خود طلبکارم
مکرم کرده ام خود را که خود را با تو می جویم

اگر نه ساقی مستم چرا جویای رندانم
و گر نه ذوق می دارم چرا میخانه می پویم

اسیر میفروشانم که رندانند غلامانم
امیر حضرت جانم که شاهانند آنجویم

نکو آئینه ای دارم که حسن او در آن پیداست
بدی من مگو عاقل اگر گویم که نیکویم

خیال غیر اگر بینم که نقشی می زند بر آب
به آب دیدهٔ ساغر خیالش را فرو شویم

اگر یار خوشی جوئی که با وی صحبتی داری
به یاد نعمت الله جو در این دوران که من اویم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۰۷۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۰۷۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.