۲۶۳ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۰۸۱

من رند خراباتم ایمن ز کراماتم
در گوشهٔ میخانه دائم به مناجاتم

سر حلقهٔ رندانم ساقی حریفانم
نه زاهد و درویشم ، سلطان خراباتم

من آینهٔ اویم ، در آینه او جویم
از ذوق سخن گویم آسوده ز طاماتم

خواهی که صفات او در ذات یکی بینی
مجموع صفاتش بین در آینهٔ ذاتم

من سید عشاقم بگزیدهٔ آفاقم
در هر دو جهان طاقم اینست کراماتم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۰۸۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۰۸۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.