هوش مصنوعی: این متن عرفانی و عاشقانه، بیانگر عشق و ارادت شاعر به معشوق الهی است. شاعر خود را گدای عشق، مرید یار و ندیم درد می‌داند و جهان را جسم و خود را جان جهان می‌خواند. او از مستی و رندی سخن می‌گوید و جمال بی‌مثال معشوق را ستایش می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عرفانی و استعاره‌های پیچیده است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی نیاز دارد.

غزل شمارهٔ ۱۰۸۶

گدای عشقم و سلطان عالم
غلام خاتم و خاقان عالم

مرید یارم و پیر خرابات
ندیم دردم و درمان عالم

جهان جسم است و من جان جهانم
چه جای جان ، منم جانان عالم

خراباتست و من مست خرابم
حریف ساقی رندان عالم

ندارم با سوی الله هیچ میلی
به جان جملهٔ مردان عالم

جمال بی مثال او عیان است
نظر فرما تو در اعیان عالم

بیا از نعمت الله جو نوائی
چو می جوئی نوا از خان عالم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۰۸۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۰۸۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.