هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از دیدن جمال معشوق در عالم خیال سخن میگوید و همه جهان را مظهر عشق و کمال میبیند. او شراب عشق را زلال و نور چشم توصیف میکند و عاشقی را امری اجتنابناپذیر میداند. در نهایت، شاعر با دیدن صورت معشوق، جلوهای از ذات الهی را مشاهده میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عرفانی و شاعرانهای است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی دارد. همچنین، برخی از استعارهها مانند 'ساغر باده' ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامناسب باشد.
غزل شمارهٔ ۱۱۱۵
نقش عالم خیال می بینم
در خیال آن جمال می بینم
همه عالم چو مظهر عشقند
همه را بر کمال می بینم
ساغر باده ای که می نوشم
عین آب زلال می بینم
نور چشمست و در نظر دارم
از سر ذوق و حال می بینم
آینه پیش دیده می دارم
حسن او بی مثال می بینم
ترک رندی و عاشقی کردن
از دل خود محال می بینم
نعمت الله را چو می بینم
صورت ذوالجلال می بینم
در خیال آن جمال می بینم
همه عالم چو مظهر عشقند
همه را بر کمال می بینم
ساغر باده ای که می نوشم
عین آب زلال می بینم
نور چشمست و در نظر دارم
از سر ذوق و حال می بینم
آینه پیش دیده می دارم
حسن او بی مثال می بینم
ترک رندی و عاشقی کردن
از دل خود محال می بینم
نعمت الله را چو می بینم
صورت ذوالجلال می بینم
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۱۱۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۱۱۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.