هوش مصنوعی:
این شعر عرفانی از نعمت الله ولی بیانگر عشق و وابستگی عمیق شاعر به معشوق الهی است. شاعر همه چیز را در پرتو نور معشوق میبیند و غیر از او را در عالمی نمیشناسد. او خود را در ظاهر جام و در باطن میداند و به عنوان خسرو عاشقان و جان شیرین معرفی میکند. شاعر تأکید میکند که غیر از معشوق در دلش جایی ندارد و این نشانه غیرت دینی اوست.
رده سنی:
16+
محتوا دارای مفاهیم عمیق عرفانی و مذهبی است که درک آن برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال دشوار خواهد بود. همچنین، برخی از اصطلاحات و استعارههای به کار رفته نیاز به دانش ادبی و عرفانی پایه دارد.
غزل شمارهٔ ۱۱۲۰
هر چه بینم به نور او بینم
گل وصلش به دست او چینم
غیر او چون که نیست در عالم
پیش غیری چگونه بنشینم
صورتا جامم و به معنی می
باطناً آن و ظاهراً اینم
خسرو عاشقان سرمستم
بلکه جان عزیز شیرینم
غیر او در دلم نمی گنجد
این چنین است غیرت دینم
نفسم جان به این و آن بخشد
این و آن می کنند تحسینم
نعمت الله به من نماید رو
جام گیتی نما چو می بینم
گل وصلش به دست او چینم
غیر او چون که نیست در عالم
پیش غیری چگونه بنشینم
صورتا جامم و به معنی می
باطناً آن و ظاهراً اینم
خسرو عاشقان سرمستم
بلکه جان عزیز شیرینم
غیر او در دلم نمی گنجد
این چنین است غیرت دینم
نفسم جان به این و آن بخشد
این و آن می کنند تحسینم
نعمت الله به من نماید رو
جام گیتی نما چو می بینم
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۱۱۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۱۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.