هوش مصنوعی:
این متن عرفانی بیانگر تجربهای روحانی است که در آن شاعر از رنجها و سختیهای مسیر عشق و بندگی سخن میگوید و در نهایت به وصال و کشف حقیقت دست مییابد. او از فداکاری، تسلیم و جستجوی معنوی میگوید و اینکه گنج حقیقی در ویرانههای دل یافت میشود.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان کمسنوسال دشوار است. همچنین، برخی از اصطلاحات و استعارههای بهکاررفته نیاز به دانش ادبی و تجربه زندگی بیشتری دارد.
غزل شمارهٔ ۱۱۳۴
درد دل بردیم و درمان یافتیم
نوش وصل از نیش هجران یافتیم
بندگی کردیم و سلطان را بسی
سلطنت از قرب سلطان یافتیم
از بر ما مدتی دل رفته بود
در سر زلف پریشان یافتیم
سر بیفکندیم و سردار آمدیم
جان فدا کردیم و جانان یافتیم
آنچه می جویند و می گویند آن
می طلب از ما که ما آن یافتیم
سالها در کنج دل ساکن شدیم
گنج او در کنج ویران یافتیم
نعمت الله را به دست آورده ایم
لاجرم نعمت فراوان یافتیم
نوش وصل از نیش هجران یافتیم
بندگی کردیم و سلطان را بسی
سلطنت از قرب سلطان یافتیم
از بر ما مدتی دل رفته بود
در سر زلف پریشان یافتیم
سر بیفکندیم و سردار آمدیم
جان فدا کردیم و جانان یافتیم
آنچه می جویند و می گویند آن
می طلب از ما که ما آن یافتیم
سالها در کنج دل ساکن شدیم
گنج او در کنج ویران یافتیم
نعمت الله را به دست آورده ایم
لاجرم نعمت فراوان یافتیم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۱۳۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۱۳۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.