هوش مصنوعی:
این متن عرفانی و عاشقانه از تجربههای روحانی و عشق الهی سخن میگوید. شاعر از دردها و رنجهایی میگوید که به واسطه عشق، به آرامش و درمان رسیده است. او از یافتن معشوق در دل خود و کشف گنج در ویرانهها سخن میگوید و به دیدار با یوسف مصری در کنعان و نعمتالله در خرابات مغان اشاره میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و استعارههای پیچیده است که درک آنها به بلوغ فکری و تجربه بیشتری نیاز دارد. همچنین، برخی از اشارات مانند 'خرابات مغان' و 'رندان' ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامفهوم یا گمراهکننده باشد.
غزل شمارهٔ ۱۱۳۵
درد دل بردیم و درمان یافتیم
سوز جان دیدیم و جانان یافتیم
جان ما تا مبتلای عشق شد
از بلایش راحت جان یافتیم
دلبر خود در دل خود دیده ایم
گنج او در کنج ویران یافتیم
مدتی بودیم با ساقی حریف
عاشقانه می فراوان یافتیم
یوسف مصری که صد مصرش بهاست
ناگهان در ملک کنعان یافتیم
نعمت الله در خرابات مغان
میر سرمستان و رندان یافتیم
سوز جان دیدیم و جانان یافتیم
جان ما تا مبتلای عشق شد
از بلایش راحت جان یافتیم
دلبر خود در دل خود دیده ایم
گنج او در کنج ویران یافتیم
مدتی بودیم با ساقی حریف
عاشقانه می فراوان یافتیم
یوسف مصری که صد مصرش بهاست
ناگهان در ملک کنعان یافتیم
نعمت الله در خرابات مغان
میر سرمستان و رندان یافتیم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۱۳۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۱۳۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.