هوش مصنوعی: این شعر عرفانی از نعمت الله ولی بیانگر سیر و سلوک عارفانه است. شاعر از فداکاری‌ها و رنج‌های خود می‌گوید که در نهایت به وصال معشوق (خداوند) و کشف گنج‌های پنهان عرفان منجر شده است. او از یافتن عشق حقیقی، کمال در قرب الهی، و کشف اسرار هستی در درون خود سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و استفاده از استعاره‌های پیچیده در شعر، درک آن را برای مخاطبان جوان‌تر دشوار می‌سازد. این محتوا برای نوجوانان و بزرگسالانی مناسب است که با ادبیات عرفانی آشنایی نسبی دارند.

غزل شمارهٔ ۱۱۳۶

جان فدا کردیم و جانان یافتیم
درد دل بردیم و درمان یافتیم

بینوا گشتیم در هر گوشه ای
ناگهان نقد فراوان یافتیم

از دل ما جوی عشق او که ما
گنج او در کنج ویران یافتیم

عاشقان از ما کمالی یافتند
تا کمال از قرب رحمن یافتیم

آشکارا شد که ما در کنج دل
حاصل کونین پنهان یافتیم

هر که را دیدیم عشق یار داشت
از همه آن جو که ما آن یافتیم

نعمت الله در خرابات مغان
ساقی سرمست رندان یافتیم

بی نشانی را نشانش یافتیم
گنج پنهانی عیانش یافتیم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۱۳۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۱۳۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.