هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که در آن شاعر از وحدت وجود، عشق الهی، مستی معنوی و رهایی از غم سخن می‌گوید. او با اشاره به مفاهیمی مانند «انا الحق» و «منصور حلاج»، به عرفان و شهود عرفانی می‌پردازد و از سوختن مانند پروانه و روشنایی شمع عشق صحبت می‌کند.
رده سنی: 18+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان کم‌سن‌وسال دشوار است. همچنین، اشاره به مفاهیمی مانند «مستی» و «لاابالی‌گری» ممکن است برای کودکان و نوجوانان نامناسب باشد.

غزل شمارهٔ ۱۱۴۸

مستانه ملک صورت و معنی به هم زدیم
رندانه در قدم قدمی از عدم زدیم

ما را مسلم است دم از نیستی زدن
کز هستی وجود رقم بر عدم زدیم

پروانه وار کاغذ تن را بسوختیم
وز شمع عشق آتشی اندر قلم زدیم

گفتیم انا الحق و علم عالمی شدیم
منصور وار بر سر داری علم زدیم

ما عارفان سرخوش دلشاد عاشقیم
مستیم و لاابالی و غم را به هم زدیم

با جام می مدام حریفانه همدمیم
مستانه زان مدام ز میخانه دم زدیم

در دیده روی ساقی و بر دست جام می
شادی روی سید خود جام جم زدیم
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۱۴۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۱۴۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.