هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از نعمت الله بیانگر عشق و شیفتگی شاعر به معشوق است. او از دیدن خیال معشوق در آب دیده، هوای او، و نقشبندی خیالش در نظر سخن می‌گوید. شاعر خود را بلبلی مست می‌داند که در گلشن نوا می‌زند و از وصل جانان سخن می‌گوید. همچنین، او از تجربه‌های روحانی و شراب عشق یاد می‌کند و زاهد مسکین را بی‌بهره از این لذت‌ها می‌خواند. در پایان، شاعر از ساقی و جام می شادی سخن می‌گوید و عاشقانه نوشیدن جام می را توصیف می‌کند.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مضامین عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، اشاره‌هایی به شراب و مستی دارد که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۱۱۷۸

تا خیال روی او در آب دیده دیده ایم
در هوایش همچو دیده سو به سو گردیده ایم

نقشبندی می کند هر دم خیالش درنظر
این چنین نقشی ندیدستیم و هم نشنیده ایم

شاه ما گوشه نشینان دوست می دارد از آن
با خیالش خلوتی در گوشه ای بگزیده ایم

بلبل مستیم و در گلشن نوائی می زنیم
تا گلی از گلستان وصل جانان دیده ایم

زاهد بیچارهٔ مسکین به عمر خود ندید
آنچه ما از جرعه ای جام شرابی دیده ایم

ما لب خود را به آب زندگانی شسته ایم
تا لب جامی به کام جان خود بوسیده ایم

نعمت الله ساقی و ما عاشقان باده نوش
عاشقانه جام می شادی او نوشیده ایم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۱۷۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۱۷۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.